صبح ها که هوا سرده ، بوق ماشین از کار میفته
اونم درست زمانی که می خوام از کنار خودرو دیگه سبقت بگیرم و احتمال انحراف به چپ طرف مقابل هم هست
یا اصلا می خوام بگم مواضب باشید که من اومدم
و یا، آقا جان یک خورده برو کنار تا رد شم
شاید هم بخوام عصبانیتمو از رفتار راننده ای که منو در نظر نگرفته بیان کنم
خلاصه هر چه که هست وقتی دست به صورت غیر ارادی میره روی بوق و هیچ صدایی در نمیاد ، چه حال بدی به آدم دست میده
یک لحظه میخوایی به جاش خودت فریاد بزنی
ولی اینکه راهش نیست و کسی هم صداتو نمیشنوه
و خلاصه یک خورده اعصاب میریزه به هم
اما نهایتا وقتی می بینی وسیله ای برای آگاه کردن دیگران از حضور خودنداری
و نمیتونی از اون ها بخواهی که اونطور که دوست داری باهات رفتار کنند
مجبور می شی به خودت و رانندگی خودت بیشتر توجه کنی
بدون هر گونه انتظار و توقع از دیگران
گمان کنم یک روز استفاده نکردن از بوق ماشین تجربه خوب و عینی ای باشه